Sunday, August 22, 2004

نامه نويسندگان و شعراى آذربايجانى به رياست جمهورى


١٥ خرداد ١٣٧٧


نامه جمعى از نويسندگان و شعراى آذربايجانى به حضرت حجت الاسلام جناب آقاى خاتمى٬ رياست محترم جمهور


بسمه تعالى


خداى متعال را شكرگزاريم كه مقدرات ملت ايران را در دستهاى تواناى انسانهاى با فضيلت و با تقوى قرار داده است. جناب آقاى رئيس جمهور٬ همه ما با دلهائى آكنده از اميد به جنابعالى راى داديم تا ادامه سازندگيهاى دوران رياست جمهورى جناب آقاى هاشمى رفسنجانى و تحقق هر چه بيشتر آرمانهاى مقدس انقلاب به نحو موثرترى عملى شود. اكنون كه با پشتيبانى آحاد ملت ايران و لطف خداوند متعال به اين مسئوليت خطير انتخاب شده ايد٬ براى شما در اداى وظيفه سنگينى كه بر عهده داريد آرزوى موفقيت مىنمائيم و يقين داريم كه اين ملت وفادار گام به گام در كنار شما و ساير خدمتگزاران جامعه خواهد بود.


با آنكه كوهى از مسئوليت اكنون پيش روى شماست٬ با توجه به صداقت و سلامت نفسى كه در شما سراغ داريم٬ اين دردنامه صميمانه را ارسال داشته ٬ تقاضاى عنايت جنابعالى به يكى از جدىترين مسائل فرهنگى كشور عزيزمان ايران را داريم.


جناب آقاى رئيس جمهور٬ نزديك به نيمى از مردم شريف اين كشور را ترك زبانان مسلمان و وطن دوست تشكيل مىدهند. آنها در انقلاب مشروطيت و انقلاب اسلامى و دوران جنگ تحميلى نظير هر ايرانى غيرتمند حماسه ها آفريدند و باغ استقلال و سربلندى اين كشور را با خون شهيدان جوان بسيارشان آبيارى كردند.


زبان و ادبيات تركى اين مردم٬ جزء فرهنگ گسترده ايران محسوب مىشود و جا دارد مانند تمام ميراث فرهنگى اين مرز و بوم مورد حراست قرار گيرد. اين زبان نيز مانند زبان فارسى به مرزهاى ايران محدود نمىشود و در پهنه وسيعى از دنيا به عنوان زبان توده مردم و زبان علم و مدنيت تداول دارد. همچنين بايد توجه داشت كه اسلام در طول تاريخ به وسيله سه زبان عربى٬ فارسى و تركى در جهان گسترده شده است. از اينرو تركى يكى از زبانهاى اسلام است. زبان بيشتر تركان ايرانى آذربايجانى است كه ماهيتا با زبان جمهورى آذربايجان يكى است و اساسا اين سرزمينها تا اواسط دوره قاجاريه جزء قلمرو كشور ايران بوده است و در آن دوره طى معاهده هاى منحوس گلستان و تركمناچاى از بدنه كشور عزيز ما ايران جدا و به امپراطورى روسيه منضم گرديده است. همچنين تمام آذربايجانيان به زبان فارسى به عنوان زبان فرهنگ و ادب و زبان ارتباطى همه ملت ايران عشق مىورزند. و در طول چندين قرن آثار ادبى نفيسى را به زبان فارسى به وجود آورده اند و حتى سبكى موسوم به سبك آذربايجانى در ادب پارسى پديد آمده است.


اما يكى از تبعيضهاى مهم فرهنگى حاكم بر كشورمان كه تداوم سنتهاى غيراسلامى دوران پهلوى است٬ بىاعتنائى مسئولين به اين بخش از فرهنگ غنى ايرانى است. در حاليكه امروزه در خارج از ايران صدها هزار عنوان كتاب به زبان تركى آذربايجانى تاليف يا از زبانهاى ديگر بدان ترجمه شده است و در حاليكه كرسيهاى زبان و ادبيات تركى آذربايجانى تقريبا در همه كشورهاى دنيا داير است٬ متاسفانه در ايران حتى يك كانون آموزشى زبان تركى آذربايجانى وجود ندارد. در دانشگاه تبريز غير از زبان فارسى٬ كرسى بيشتر زبانهاى دنيا نظير عربى٬ انگليسى٬ فرانسه٬ آلمانى٬ روسى٬ كردى و حتى اسپرانتو وجود دارد اما در اين دانشگاه امكان گذراندن دو واحد درسى راجع به زبان مردم خود آن شهر وجود ندارد. علاوه بر اين تمام بخشهاى زندگى اجتماعى مردم از زبان مادريشان بريده شده است. راديو تلويزيون٬ مطبوعات٬ تابلوهاى شهر٬ اعلاميه هاى عروسى و ترحيم و حتى سنگ قبرهاى ما همه و همه به زبان غير مادرى ما حرف مىزنند. اگر هم در راديو تلويزيون يا مطبوعات محلى مطلبى به زبان تركى عنوان مىشود٬ در حقيقت تنها كارى كه اين نوع برنامه ها به خوبى از عهده انجامش بر مىآيند٬ تحقير ملت و زبان و بر هم زدن قواعد آن مىباشد. در مجموع متاسفانه زبان ما را راديوهاى بيگانه خيلى صحيحتر و شيواتر از راديوهاى خودمان صحبت مىكنند و متاسفانه اين موضوع حقيقت دارد كه ايران تنها كشور دنياست كه زبان ميليونها نفر انسان مطلقا به حساب آورده نمىشود.


آقاى رئيس جمهور٬ بعضيها ادعا مىكنند كه مردم آذربايجان خود نسبت به زبانشان بى تفاوت شده اند و بعضى از آنان سعى مىكنند كودكانشان را از همان ابتدا فارس زبان بار بياورند. ممكن است اين ادعا تا حدودى در مورد معدودى از افراد عامى حقيقت داشته باشد. همانطور كه گروه خاصى از فارسى زبانان نيز فرزندان خود را به آموزش و مكالمه زبان انگليسى تشويق مىكنند. اما علاقه توده هاى وسيع و روشنفكران و روحانيت محترم آذربايجان به توسعه و رواج زبان تركى آذرى هميشه موجب اعتلا و گسترش آن زبان بوده و هست. در سرتاسر آذربايجان و ساير مناطق ترك نشين ميهنمان روحانيون جز با زبان مادرى توده ها٬ يعنى زبان تركى آذربايجانى با زبان ديگرى با مردم حرف نمىزنند. در مراسم عزادارى سالار شهيدان تمام نوحه ها به زبان آذربايجانى است.


آقاى رئيس جمهور٬ بنا بر دلايل٬ اسناد و آثار تاريخى و تائيد دانشمندان سراسر جهان٬ ادبيات و آثار بىنظير فرهنگ اسلام اساسا به سه زبان عربى٬ فارسى و تركى نوشته شده است. بدون آموختن اين سه زبان تدقيق و آموزش اين فرهنگ و ادبيات آن غيرممكن است. لذا جاى تعجب و تاسف است كه در ميهن اسلامى ما٬ كشورى كه در حدود نصف جمعيت آن را تركان تشكيل مىدهند٬ در زير پرچم پر افتخار اسلام و قرآن٬ تركان نه تنها از آموختن زبان مادرى خود محروم اند٬ بلكه متاسفانه از طريق رسانه هاى رسمى مورد تحقير ملى نيز قرار مىگيرند. در صورتيكه اقليتهاى مذهبى٬ از آن جمله اقليت ارامنه داراى دو دانشكده زبان و ادبيات خود در اصفهان و تهران مىباشند و فرزندانشان نيز در مدارس ارمنىزبان تحصيل مىكنند.


زبان تركى يكى از قديمىترين زبانهاى جهان است كه در ايران نيز داراى تاريخ باستانى است. اما پرسيدنى است كه اگر دشمنان كشور عزيز ما ايران٬ سياستى را پياده كنند كه مردم نسبت به زبان فارسى بىاعتناء بشوند٬ آيا ما اين رويداد را به فال نيك مىگيريم؟ آيا ما كسانى را كه زبان فارسى را تحقير مىكنند٬ انسانهاى با شرفى به حساب مىآوريم؟ يا براى رفع اين نقيصه بزرگ و زدودن آثار اين پديده شرم آور قيام مىكنيم؟


در اينجا به جاست سخن شيوائى را كه اخيرا يكى از فرهيختگان فارسى زبان در يك جمع ادبى به زبان آورد٬ نقل كنيم تا مرهمى اندك بر زخمها شود. ايشان به هنگام صحبت راجع به استاد شهريار گفتند: اگر من حيدر بابا اثر شهريار را درك نمىكنم٬ تقصير شهريار نيست. بلكه تقصير من است كه تركى نمىدانم. انسان چطور مىتواند اسم خود را ايرانى بگذارد ولى زبان تركى را نداند؟


در خاتمه ضمن پوزش از اطاله كلام٬ از آن برادر بزرگوار تقاضا دارد مسائل ياد شده را مورد عنايت قرار داده و همت والاى خود را در جهت رفع تبعيضهاى نارواى غير اسلامى و اعمال عدالت اسلامى صرف نمائيد. به يقين جامعه مدنى با ناديده گرفتن زبان و ادبيات مردم و سپردن آن به دست حوادث منافات دارد. از آنجا كه ماده ١٥ قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران راهگشاى حل مساله زبانهاى قومى است٬ و با عنايت به آيه شريفه "و لو شاء الله لجعلكم امه واحده و ليكن ليبلوكم فيما آتيكم فاستبقو الخيرات"٬ اميد است در اثر سعه صدر جنابعالى و كوشش همه دست اندر كاران دلسوز٬ نيل به خواسته هاى مشروع زير در آينده نزديك امكان پذير شود:


١- تدريس رسمى و اجبارى زبان تركى آذربايجانى به روش علمى در دبستانها و دبيرستانهاى همه شهرهائى كه سكنه ترك زبان دارند٬ در كنار زبان فارسى.
٢- تهيه و پخش برنامه هاى راديو تلويزيونى به زبان تركى با روش علمى و با ستفاده از نيروى كارشناسان و متخصصين اين زبان در كنار زبان فارسى.
٣- تاسيس دانشكده زبان و ادبيات تركى آذربايجانى در دانشگاههاى كشور.
٤- ترغيب كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان به پديد آوردن ادبيات كودكان به زبان تركى.


با تجديد احترام
پانزدهم خرداد ١٣٧٧


دكتر جواد هئيت (استاد جراحى و مدير مجله وارليق)- سيد حسين رئيس زاده- ربابه (نوشين) موسوى- حسن راشدى (نويسنده و محقق)- اكبر آزاد على بابالو- ميرهدايت حصارى- ؟ دكتر حميدمحمدزاده- بهزاد بهزادى (وكيل دادگسترى و مولف فرهنگ آذربايجانى -فارسى)- كريم مشروطه چى- حسن مجيدزاده-محمد قاضى- حميد دلپسند؟- غفار ابراهيمى- سليم رحيمى؟- على حسين زاده- منوچهر عزيزى- حبيب فرشباف- كريم گل اندام- على آردى- حسن رضائى؟- واله عليزاده- قربان پورولى عليار- فريدون؟- اسماعيل ؟ دادگستر؟- حسين حسين زاده- اكبر بزرگ امين(جنون)- جمال آيريملو ؟- احمد رضائى؟- حميد شهانقى- مسعود فيوضات- محمدرضا هئيت (نويسنده و مدير اجرائى مجله وارليق)- محمدرضا كريمى (مسئول صفحه تركى ياشيل خيال هفته نامه اميد زنجان)- محمد على فرزانه- حسين محمد خانى (گونئيلى)- ابراهيم رفرف- آيدين شاطريان- دكتر محمدتقى زهتابى- محمد حسن هرگلى؟ (دميرچى)- حسن رشدى؟- يعقوب تقوى- دكتر قدير گلكاريان- محمود شاطريان؟- فريبا وفى؟- محمد على نهاوندى- رضا همراز- آذرلى؟- مجيد دباغ؟ ايرانى (يالقيز)- يحيى شيدا- حميد آرش آزاد- صمد سردارى نيا- الاحقر محمد حافظ زاده ( )- اكبر مدرس اول شيوا ( مدير روزنامه آذربايجان آينده و مترجم ديوانهاى حافظ٬ خيام ٬ باباطاهر و غزليات حضرت امام راحل؟)- جاويد مدرس اول؟- زهره وفائى- بيوك ستار- ستار حسينى- اكبر باغبان سيروس-.....-



0 Comments:

Post a Comment

<< Home